سخنان آرتور شوپنهاور-سری سوم
سخنان آرتور شوپنهاور
اگر نظرات نويسنده اي با اهميت، درخشان و در كل قابل ابلاغ باشند، به طور حتم مواد و مصالح كافي براي ساختن جملات بيانگر خود را مهيا مي سازند و چه از لحاظ دستوري و چه از لحاظ لغوي به حد كمالشان مي رسانند.
((آرتور شوپنهاور))
=================
[ در نويسندگي ]، انتخاب لغات همواره موجد كوتاه كردن و تراكم معنا است و به انديشه رخصت مي دهد تا بيان موافق و مفهوم خود را بيابد و به سلامت به مقصد برسد.
((آرتور شوپنهاور))
===================
نويسنده اي كه خواهان ايجاز بيان است بايد انديشه خود را گسترش بخشد، نه برعكس.
((آرتور شوپنهاور))
==================
يك مرد لاغر و بيمار براي به تن كردن لباس بزرگ بايد خود را سلامت و هيكل مند سازد نه اينكه قيچي در كار لباس بيچاره اندازد.
((آرتور شوپنهاور))
==================
كلمات بايد چنان در كنار يكديگر بنشينند كه خواننده را وادار سازند تا به طور دقيق همان گونه كه نويسنده انديشه كرده بينديشد.
((آرتور شوپنهاور))
==================
نويسنده بايد به ياد داشته باشد كه افكار و ملاحظات از قانون جاذبه تبعيت مي كنند؛ يعني از درون كاسه سر آسانتر به روي كاغذ مي آيند تا از روي كاغذ به درون كاسه سر.
((آرتور شوپنهاور))
==================
آن كس كه با سهل انگاري مي نويسد، در وهله اول ثابت مي كند كه خودش هم ارزش چنداني براي افكارش قايل نيست.
((آرتور شوپنهاور))
==================
اينكه شخصي بخواهد هرچه را مي خواند حفظ كند مثل اين است كه سعي كند هر آنچه را كه مي خورد در معده نگاه دارد.
((آرتور شوپنهاور))
===================
ذهن، تنها آنچه را كه برايش جالب باشد حفظ مي كند؛ آنچه را كه با نظام فكري وي سازگار باشد و مناسب براي نيل به اهدافش.
((آرتور شوپنهاور))
====================
آنجا كه مرد به صحت و اهميت افكارش ايمان دارد، آن ندا و شوق لازم براي پشتكار و تلاش بي وقفه جهت كشف روشن ترين، سودمندترين و پرقدرت ترين بيان آن افكار در او طنين افكن مي شود.
((آرتور شوپنهاور))
===================
شلختگي اهانت به جامعه است.
((آرتور شوپنهاور))
====================
نگارش شتابزده و بي دقت، بي احترامي نفرت انگيز به خواننده است.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
تاليف محكم و سودمند بايد بر اين پايه بنا شود كه انسان در هر لحظه تنها قادر است به يك امر به روشني بينديشد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
جهالت تنها آن زمان مايه خفت است كه با ثروت همراه باشد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
نياز و عسرت سد راه فقرا مي شود؛ كار ايشان جاي دانش را مي گيرد و ذهن و افكارشان را به خود معطوف مي سازد.
((آرتور شوپنهاور))
====================
ثروتمندان به اين دليل كه از دولت و فرصتي كه مي تواند ارزشمندترين همه ارزشها را نصيبشان سازد استفاده نمي برند سزاوار سرزنش اند.
((آرتور شوپنهاور))
====================
هنگامي كه مطالعه مي كنيم شخص ديگري به جاي ما فكر مي كند؛ ما تنها جريان ذهني او را تكرار مي كنيم.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
گاه اتفاق مي افتد كه شخصي كه فراوان يعني تقريباً تمام روز را مطالعه مي كند و در فواصل آن هم وقت خود را با سرگرميهاي خالي از تفكر تلف مي كند، به تدريج توان خودانديشي را از دست مي دهد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
شخصي كه همواره سواري مي كند، سرانجام راه رفتن را از ياد مي برد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
ذهن نيز تحت فشار مداوم افكار ديگران از كار مي افتد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
مي توان با تزريق خوراك بيش از حد به ذهن آن را مسدود كرد و از كار انداخت.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
هنگامي كه شخص فقط مطالعه كند و سپس درباره آنچه مطالعه كرده به تفكر نپردازد، مطالعه اش عمق نمي يابد و بخش اعظم آن از دست مي رود.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
افكار روي كاغذ بيش از ردپاهايي بر ماسه نيستند؛ راهي را كه فلان شخص پيموده مي توان ديد، اما براي ديدن آنچه وي در راه ديده بايد چشمان او را داشت.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
كتابهاي مزخرف بيشمار همان علفهاي هرز مزرعه ادبيات اند كه غذا را از غله مي گيرند و نابودش مي سازند. اين كتابها وقت و پول و دقتي را كه به كتابهاي سازنده و اهداف درخشانشان تعلق دارند، وابسته و منحصر به خود مي سازند.
((آرتور شوپنهاور))
======================
مادام كه مجلات ادبي، معلومات مختصر و پيش پا افتاده ي مردمان معمولي را چاپ مي كنند، به ويژه ابزار مكارانه اي براي سرقت وقت مردم زيبايي شناس هستند؛ وقتي كه بايد براي پيشرفت فرهنگ به شاهكارهاي اصيل هنري اختصاص يابد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
آن كه براي ابلهان مي نويسد همواره مخاطب بسيار مي يابد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
كتابهاي بد، سم روح اند و ذهن را نابود مي كنند.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
شرط مطالعه كتاب خوب، نخواندن كتاب بد است؛ زيرا زندگي كوتاه است و فرصت و توان محدود.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
كتابهاي مهم را بايد دو مرتبه خواند؛ قدري به اين دليل كه مطلب در مرتبه دوم به كمال، فهم مي شود و آغاز، تنها زماني درك مي شود كه پايان معلوم باشد؛ تا حدودي هم به اين دليل كه در مرتبه دوم، دل و دماغ چنان تفاوت دارند كه يكي ديگري را متاثر مي سازد و بدين گونه شخص مطلب را به گونه اي ديگر مي بيند.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
آثار، عصاره ذهن اند و بنابراين همواره ارزشي بيش از سخنان دارند، حتي اگر گوينده ي بزرگترينِ اذهان باشد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
اي كاش كسي مي آمد و تاريخ تراژيك ادبيات را تهيه مي كرد تا نشان دهد ملتهايي كه بزرگترين نويسندگان و هنرمندان از آنها برخاسته اند و غرورآميزترين دارايي هايشان هستند، در زمان حيات اين بزرگان چگونه با آنها معامله كرده اند.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
كتابخانه مي تواند بسيار بزرگ و در همان حال در هم ريخته و نامرتب باشد و در اين صورت نسبت به كتابخانه اي كوچك و منظم كاربرد و بازده كمتري خواهد داشت.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
فردي كه دامنه اي وسيع از معلومات در ذهن دارد و با اين حال بر آنها تامل نكرده و زمينه كاري براي آنها فراهم نياورده، در مقايسه با فردي كه معلومات كمتري دارد اما به كمال در آنها انديشه كرده، از ارزش و توان كمتري برخوردار است.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
انسان نمي تواند چيزي را به ذهن بسپارد مگر اينكه آن را درك كند؛ بنابراين بايد آن را فرا بگيرد؛ اما تنها زماني مي توان گفت دركش كرده كه آن را به كار انداخته باشد.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
جهان مشهود پيرامون انسان برخلاف مطالعه، انديشه اي معين و مجرد را به ذهن وي تحميل نمي كند، بلكه صرفاً دستمايه و مجالي را فراهم مي آورد تا وي را به تفكر درباره ي آنچه اقتضاي نهاد و حال و هواي فعلي او است رهنمون شود.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
اهل فضل كساني هستند كه مطالعه ي خود را در ميان صفحات كتابها انجام داده اند.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
انديشمندان و نوابغ كساني هستند كه مستقيماً به سراغ كتاب طبيعت رفته اند.
((آرتور شوپنهاور))
=====================
نسبت انديشه اي كه مطالعه مي كنيم با آنچه كه به ذهن خودمان مي رسد، نسبت فسيل گياهي ماقبل تاريخي است با گياهي كه در رستنگاه خود جوانه مي زند.
((آرتور شوپنهاور))
======================
دست گرفتن كتاب براي دور كردن افكار شخصي، معصيتي در برابر روح القدس است.
((آرتور شوپنهاور))
======================
حقيقتي كه صرفاً فرا گرفته شده باشد همچون عضوي مصنوعي است.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
مطالعه، انديشيدن با ذهن ديگري است.
((آرتور شوپنهاور))
========================
نسبت يك متفكر با يك فيلسوفِ كتابي مانند نسبت شاهدي عيني به يك نفر تاريخدان است.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
افكار هم مثل انسانها هستند؛ همواره و به دلخواه نمي آيند؛ بايد انتظار كشيد.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
مطالعه، ذهن را با افكار شخص ديگري پر مي كند كه شيوه ي تفكرش اغلب سواي شيوه ي تفكر ما است.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
مطالعه ي افكار يك مؤلف مانند خوردن ته مانده ي غذاي ضيافتي است كه به آن دعوت نشده ايم، يا مانند به تن كردن لباسي است كه يكي از مهمانان به گوشه اي نهاده است.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
تنها آن كه نبوغش راهنماي اوست، آن كه خود مي انديشد و آن كه دقيق و با طمانينه فكر مي كند، قطب نمايي دارد كه به وسيله ي آن راه راست را مي يابد.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
زندگي حقيقيِ پيش روي انسان، موضوع طبيعي انديشه است و در جايگاه خود به عنوان جوهر اصلي وجود، آسانتر از هر چيز ديگري قادر است تا ذهني متفكر را تحريك كند و متاثر سازد.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
رابطه ي تجربه با انديشه همان رابطه ي بلع با هضم و جذب است. اگر تجربه ادعا كند كه دستاوردهايش براي پيشرفت نوع بشر كفايت مي كند، مثل اين است كه دهان تمام سلامت بدن را ثمره ي كار خود بداند.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
يك ذهنِ حقيقتاً توانا همواره قاطعانه و به روشني مي داند كه چه مي خواهد بگويد، خواه بوسيله ي نثر، نظم و يا موسيقي.
((آرتور شوپنهاور))
========================
نشان مخصوص ذهن والا اين است كه همواره قضاوت دست اول خود را دارد. هرچه مي گويد ثمره ي خودانديشي او بوده و به خاطر شيوه ي اعلام نظراتش همواره ممتاز است.
((آرتور شوپنهاور))
![filesell](http://filesell.ir/images/banner1.gif)
![کسب درآمد](http://hamkarfa.com/upload/uc_131.gif)
![](http://www.memarket.biz/Images/468_60.gif)
![](http://www.arzankade.mihanstore.net/partner/images/xklwdqfm1zw0vqsqqa7s.gif)
![ثبت نام همکار فروتل](http://www.eledig.com/banner/banner79.gif)